داستان زندگی شهید عبدلحکیم آتایای
خبر جدید: احتمال تغییر بخشدار گلدشت....
درباره ما

به وبلاگ من خوش آمدید ممنونم از این که از وبلاگ من دیدن کردین
نویسندگان
لینک های ویژه
پیوندهای روزانه
طراح قالب
ثامن تم
دیگر امکانات

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز :
بازدید دیروز :
بازدید هفته :
بازدید ماه :
بازدید کل :
تعداد مطالب : 15
تعداد نظرات : 6
تعداد آنلاین : 1



دانلود آهنگ جدید - دانلود آهنگ های جدید تبادل لینک - تبادل لینک خريد ساعت مچي - خريد ساعت مچي ♥♥ چت روم رستاق ♥♥ - اتاق گفتگوي آنلاين رستاق افزایش بازدید - افزایش بازدید تبادل لینک عینک آفتابی تبادل لینک رایگان - دایرکتوری تبادل لینک


 

بنام خدا

 

نام پدر: خواجه گلدی تاریخ تولد: - / - /1346

محل تولد:سیمین شهر- بناور


محل شهادت:66/1/16اندیمشک تنگه ی ابوغریب طول مدت حیات:20

محل خاک سپاری شهید عبدالحکیم اتابای-استان گلستان سیمین شهر-محله بناور گلزار شهدای مومن

 

عبدالحکیم آتابای در سال 1346 در سیمین شهر بناور به دنیا آمد از توابع شهرستان گمیشان استان گلستان دیده به جهان گشود. با رسیدن به سن 7 سالگی به مدرسه رفت و تا پایان مقطع ابتدایی درس خواند و پس از آن برای کمک به تأمین معاش خانواده به کار پرداخت با رسیدن به18  سالگی جهت انجام خدمت نظام وظیفه فرا خوانده است و در تاریخ 18/3/1365 جهت گذراندن دوره آموزشی به پادگان چهل دختر اعزام شد.

آتابای پس از آن به جبهه های جنوب عزیمت کرد و دوشادوش رزمندگان اسلام به نبرد با دشمن بعثی پرداخت و سرانجام در شانزدهمین روز از فروردین ماه سال 1366 بر اثر اصابت خمپاره دشمن از تنگه ابوغریب به آسمان بال گشود. پیکر جوان 20 ساله ایران اسلامی را در گلزار شهدای مومن سیمین شهر  به خاک سپردند.

وی در 16 سالگی مایحتاج خانواده را فراهم می ساخت چون بعد  از فوت پدر سرپرستی خانواده بر عهده ی ایشان بود و او در شکار چی ماهری بود چون وی میخواست تفنگ شکاری پدرش را میخواست به اسم خودش میخواست بزنه به ایشان گفتند سن شما برای ثبت پروانه شکار 2سال کم می باشد وی بخاطر همین به ثبت احوال شهرستان گمیشان مراجعه میکند و سنش را طبق قانون 2 سال به سن خودافزایش میدهد وبعد از چند مدت ایشان به سربازی میرود وی بعد از یک سال گذارندن سربازی در موقع باز گشت یکی از فرماندهان  ایشان برگه مرخصی ایشان را امضا کرده و منتظر فرماندهی دوم بوده در همان حال یکی سربازان با تویتا ارتش بلوک پیاده میکرده وی بخاطر تا بازگشت فرمانده خود به آن سرباز میگوید تو برو چایی دم کن تا من بلوک های سنگر را از تویتا پیاده کنم در همان موقع سربازان عراقی به ماشین ارتش خمپاره میندازند تا اینکه فرمانده ی شهید اتابای صدا میزنه اتابای آتابای فرار کن برو تو سنگرشهید اتابای فرار می کند بعد از شنیدن صدا خودش را به زمین میندازد وقتی که به زمین انداخت توی جوی خوابیده بود تر کش خمپاره عراقی ها از کنارش رد میشد ودباره دوید به طرف سنگر و خودش را دوباره به زمین انداخت زمینی که خودش را انداخته بود  زمین کفی بود وخمپاره ای به کنار شهید عبدالحکیم آتابای میخورد وی  در ساعت 1100مورخه ی 66/1/16 در منطقه ی عملیاتی  تنگه  ابو قریب (پیچ انگیزه) بر اثرخمپاره دشمن از:ناحیه سر -دست-پا-وپهلو مجروح که بعلت شدت جراحات وارده بلا فاصله بدرجه رفیع شهادت نائل و از طریق ارتش جمهوری اسلامی ایران با هلی کوپتر به تهران وبه شهر اصلی خوداعزام گردید.یا شهدای ارتش جمهوری اسلامی ایران پاینده باد.

 

 منبع:وبلاگ شهداری سیمین شهر با تشکر


نظرات شما عزیزان:

آي جمال
ساعت14:56---9 بهمن 1392
سلام...وب خوبي داري...خيلي قسنگه

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:







مربوط به موضوع : <-CategoryName->
نویسنده بناور در جمعه 6 بهمن 1398 |

طراحی و کدنویسی قالب : علیرضاحقیقت - ثامن تم

Web Template By : Samentheme.ir

آرشیو مطالب
پیوندهای وبگاه

تبادل لینک هوشمند
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان شهدای سیمین شهر و آدرس siminshahr.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





برچسب‌ها